نوروز در جبهه
یاد آنهایی که رفتند و جان دادند تا آبی ترین آسمان دنیا مال ما ایرانی ها
باشد، بخیر !!!
شب ها وقتی منورها دل آسمان را میشکست فکر میکردند که بر آنها در ساعات
و روزها و ماههای گذشته چه گذشته است. حساب اعمالشان را میکردند قبل از اینکه آن
ناظر شاهد بر اعمالشان رسیدگی کند.
شبهای عید بهترین زمان برای محاسبه بود. مثل من و تو مینشستند پای سفره
هفت سینی که سیب و سماق و سکه ای هم در کار نبود و برایشان اهمیتی نداشت. مهم سفره
دلشان بود که ستارههایش را وقتی یا محول الحول و الاحوال میخواندند،
میتکاندند...
نوروز در جبهه همیشه در میان گلولهها با گل و بوسه توأم میشد. دو رکعت
نماز روی آن سجاده پاک میخواندند و آن قدر همرزمان با هم رفیق بودند که یک دستمال
سفید پیدا شود، برای پاک کردن آن بلورهای محرمانه !
حالا نیستند و سفرههای هفت سین ما پر از سرکههای فراموشی
شده...
نوروز و ایام عید که میشد در شرایط عادی جبهه و جنگ تا 5 روز از صبحگاه
خبری نبود. عیدی بچهها، سکههای یک تا پنجاه ریالی و اسکناس های صد تا هزار ریالی
متبرک، دست حضرت امام (ره) بود و یا پول هایی که به یادگار نوشته شده بود از سوی
بچهها یا فرماندهان! و غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با میوه و
شیرینی همه جا دایر.
در کنار همه این نعمت ها مراسم جشن و سرور بود، تئاترها و نمایشنامههای
نشاط آور که به وسیله خود بچهها تهیه و اجرا میشد و نمایش فیلمهای سینمایی که
زحمت تدارک آنها را بچههای واحد تبلیغات میکشیدند.
در جبهه هم سنت " هفت سین " چیدن سفره شب عید را حفظ کرده بودند. منتها با
همان رنگ و روی جنگی اش.
مثل هفت سین لشگر 27 که عبارت بود از : 1_ مین سوسکی 2_ مین سبدی 3_ سیم
تله 4_ سیم چین 5_ سیم خاردار 6_ سرنیزه 7_ سی چهار ( C4 ) که این آخرین نوعی خرج و مواد منفجره غیر حساس بود.
سوزن اسلحه، سیمینوف سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردی از هفت سین یاد
کرده اند که در جای دیگر معمول بوده است.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی انصار الشهدا